نویسنده: سعید کاوه
 


در ارتباط با اختلا‌ل‌های رفتاری لازم است که دانش عمومی افزایش یابد تا در درجه‌ی اول به چنین آسیب‌هایی مبتلا نشد و هم چنین در صورت ابتلا و با در پیش گرفتن رویکردهای مناسب از آسیب‌های بیش‌تر پیشگیری و در نهایت با توجه به آگاهی‌های ایجاد شده اقدام به برطرف نمودن اختلال و آسیب‌ ایجاد شده نمود. این امر حتی در شرایطی که فرد از بهترین کارشناسان و متخصصین استفاده می‌کند نیز لازم است انجام شود و شخص در کنار و همراه اقدام‌های تخصصی و درمانی، شناخت و آگاهی خود را در این مورد افزایش دهد. اختلال کمبود اعتماد به نفس امری است که چنان چه به صورت اختلال با آن برخورد نشود و راهکارها و رویکردهای مناسب در ارتباط با آن اتخاذ نگردد، مشکلاتی ناشی از آن به اوقات، سال‌ها و دوره‌های بعدی زندگی نیز انتقال یافته و مشکل‌آفرینی‌های ویژه‌ی خود را به همراه خواهد داشت. از سوی دیگر بهداشت روان امری ارزشمند است و ارزش آن را دارد تا هر فردی مقداری از وقت و توان خود را صرف آن نماید. زیرا نداشتن مشکلات رفتاری و رسیدن به آرامش خیال امری بسیار ارزشمند است که می‌تواند شخص را در زندگی و برای دستیابی به اهداف انسانی و متعالی‌اش یاری نماید.
هم‌چنین اختلال کمبود اعتماد به نفس مانند سایر اختلال‌های رفتاری، عاطفی، خلقی و اضطرابی نیاز به توجه، رسیدگی، مشورت‌گیری و در نهایت درمان دارد. از این رو و در صورتی که شناخت و آگاهی لازم نسبت به آن اتخاذ نشود و در ادامه راهکارها و رویکردهای مناسب جهت برطرف نمودن رفتارها و عوامل آزار دهنده و هم چنین ایجاد توانمندی‌ها و رویکردهای لازم جهت دستیابی به رفتار و شخصیتی سالم و کارآمد در پیش گرفته نشود، اختلال کمبود اعتماد به نفس برطرف نخواهد شد.
موضوع دیگری که در ارتباط با رفتار لازم است در نظر گرفته شود، ثبات و پایایی رفتار است. بدین صورت که رفتار امری نیست که یک بار انجام و دیگر تکرار نگردد، بلکه رفتار خاصیت تکرارپذیری دارد. به عبارتی فردی که در خانواده، قادر به کنترل خشم خود نیست و فریاد می‌کشد و رفتارهای خشونت باری از خود نشان می‌دهد. چنین فردی در محیط‌های دیگر اعم از اجتماع و محل کار نیز احتمال انجام چنین رفتاری برایش وجود دارد.
بعضی از دختران و پسران پیش از ازدواج در مورد فرد انتخاب شده مورد نظر خود و در ارتباط با بعضی از ویژگی‌های رفتاریش می‌پرسند که آیا احتمال دارد که او در آینده چنین رفتارهایی را در زندگی مشترک‌شان نیز انجام دهد؟ به آنها خاطرنشان می‌شود که رفتار ثبات، پایایی و خاصیت تکرارپذیری و انتقال به دوره‌های بعدی زندگی را نیز دارد. به همین جهت نامزدی که در حال حاضر نمی‌توان با او از طریق گفت و شنود به تفاهم رسید و در برخوردهای عادی و متداول دچار خشم شده و قادر به کنترل خود نیست در مراحل بعدی زندگی نیز احتمال انجام رفتارهایی مشابه وجود خواهد داشت.
هم چنین نکته‌ی دیگری که در ارتباط با رفتار، لازم است در نظر گرفته شود، موضوع تکرار و خوگیری آن است، یعنی بر اثر تکرار رفتاری که به طور پی در پی انجام می‌شود، در فرد جایگزین شده، به نحوی که پس از مدتی به صورت عادت در آمده و شخص با وجود ناراحتی‌ها و سایر پیامدهای آزاردهنده‌ی رفتار مورد نظر قادر به پیشگیری از آن نیست.
البته این امر هم در ارتباط با رفتارهای سالم و سازنده و هم در مورد رفتارهای ناسالم و آسیب زننده و بیمار‌گونه مصداق دارد. از این رو رفتارهای ناشی از اختلال کمبود اعتماد به نفس به واسطه‌ی همین خاصیت تکرار‌پذیری به سال‌ها و دوره‌های بعدی زندگی انتقال می‌یابد. و به نوعی شخص حالت خوگیری نسبت به این گونه رفتارها پیدا می‌کند و به صورت رفتارهایی تکرار شونده در زندگی فرد انجام می‌شود.
در هر صورت اختلال کمبود اعتماد به نفس امری است که چنان چه به صورت اختلال با آن برخورد نشود و راهکارها و رویکردهای مناسب در ارتباط با آن اتخاذ نگردد، مشکلاتی ناشی از آن به اوقات، سال‌ها و دوره‌های بعدی زندگی نیز انتقال یافته و مشکل‌آفرینی‌های ویژه‌ی خود را به همراه خواهد داشت.
منبع مقاله :
کاوه، سعید، (1387)، کمبود اعتماد به نفس: شناخت و بررسی اختلال کمبود اعتماد به نفس و راه‌کارهایی در جهت درمان و بر طرف نمودن آن، تهران: سخن، چاپ اول.